
حالت تهاجمی در کودکان را چطور مهار کنیم؟
حالت تهاجمی در کودکان
کودک در بعضی از مراحل رشد حالت تهاجمی و مبارزه جویی به خود میگیرد. در هنگام تعلیم و تربیت کودک مخصوصاً در سن دو سالگی، لفظ “نه” برایش محکمترین کلمهای است که در اوج خشم و عصبانیت و دعواهای خویش در مقابل والدین به کار برده و حتی کمی در سنین بالاتر با پا به زمین زدن از اطاعت کردن سرپیچی میکند.
حالت تهاجمی کودک نشانه داشتن شخصیتی نامناسب نیست، بلکه این حالت هر بار که کودک مرحله مهمی از رشد و تکامل را پشت سر میگذارد ظاهر میشود. مقاومت، خشم و عصبانیت و امتناع او نشانگر شخصیتی است که در جستجوی بیان افکار خویش و جای دادن خود در بین والدین است.
این حالت تهاجمی و عصبانیت همیشه یک وضعیت بحرانی ایجاد میکند؛ مثلاً مشکل کودک برای تطبیق دادن خویش با فشارها و اجبارهای جدید و ترک بعضی از عادتها، اما آن نیز خود بیانگر تحرک و پویایی و وجود نیروی زندگی در یک شخص در حال ترقی و پیشرفت است. اما بلاخره بحران از بین میرود و این مرحله نیز سپری شده و دوباره آسودگی و آرامش باز میگردد و دیگر کودک از خود مخالفت نشان نداده و مجدداً تعادل خویش را باز مییابد. با وجود این بروز حالت تهاجمی در کودک نشانه بهرهمندی از سلامتی کامل است. اما اگر این حالت به طور مداوم در کودک تکرار شود به طوری که به صورت یک عادت درآید، در این صورت از یک اختلال و ناراحتی عاطفی خبر میدهد و در این زمان وجود این حالت تهاجمی یک علامت هشدار دهنده برای والدین است.
به جای نتیجه گیری از اینکه کودکم غیر قابل تحمل است، باید به دنبال آن بود. همچنین باید فهمید آیا او با این عمل سعی دارد نظر مادر بی توجه و یا پدر بسیار مشغولش را به خود جلب کند؟ آیا او در اثر مشاجرهها و دعواها منقلب و پریشان شده است؟ آیا حسادت نمیورزد؟ قبل از اینکه این حالت تهاجمی باعث آزار و اذیت کودک در هنگام ارتباط با اطرافیان شود باید علل آن را جوستجو کرده و احتمالاً در این مورد با پزشک متخصص اطفال و یا روانپزشک صحبت کرد.
اگر این حالت تهاجمی در او تازه شروع شده باشد، در این صورت تفریح و سرگرمی میتواند برایش موثر واقع شود. آنچه که در مغزتان میگذرد ابراز کنید، اما برای ایجاد اثر شگفت انگیزش آنها را با ایمان و اعتقاد کامل، یعنی به این صورت بیان کنید:«گنجشک قشنگ و کوچولو را ببین که لبه پنجره نشسته است، چون خیلی کوچولوست باید به دنبال آشیانهاش برود.»«آنجا را نگاه کن و ببین یک خانم در حال دویدن است، او با این سرعت کجا میرود؟» اگر نتیجه انجام این کار موفقیت آمیز باشد در این صورت ناراحتی و عصبانیت کودک از بین خواهد رفت؛ زیرا در این حالت او در حال جستجوی آن پرنده و خانم خواهد بود.
«پرنده رفت، چون باید دوباره لانهاش را پیدا کند.» ببین آن خانم ناپدید شد. او باید وارد آن خانهای که در آنجاست شده باشد.» همچنین شما میتوانید کتاب و یا حتی شیئی را که تا به حال ندیده است، سرگرم کنید زیرا اصل و اساس این امر به خاطر آن است که او عصبانیت خود را فراموش کند. راه دیگر سرگرم کردن کودک البته در صورتی که موقعیت مناسب باشد شرط بستن با اوست. مثلاً کودک نمیخواهد لباس به تنش کند و یا بلوز دیگری را میخواهد بپوشد که هنوز خشک نشده است در این زمان به او بگویید: «من شرط میبندم تا قبل از برادرت یا قبل از اینکه این ساعت شماطه دار زنگ بزند آماده خواهی شد».
مطمئناً شماره راههای دیگری برای متوقف کردن حالت تهاجمی کودک و دعوا و عصبانیت پیدا خواهید کرد. در این راه مانند روش فوق، غیر منتظره و پیش بینی نشده باشد. “نیکلا” خیلی ناراحت و عصبانی بود. مادرش موسیقی ملایمی برای آرام کردنش گذاشت. در این هنگام عصبانیتش از بین رفت، اما به محض تمام شدن موسیقی همان رفتارش را دوباره بدون وقفه تکرار کرد. تاثیر موسیقی بر روی رفتار نیکلا بسیار عجیب و شگفتانگیز بود زیرا در این زمان نیکلا در حالی که بسیار شگفت زده شده بود، گریهاش به طور کامل قطع شد.
اما اغلب این دعواها و ناراحتیها به اندازهای سریع رخ میدهند که این راه و روشهای جزئی برای رفع آن موثر نخواهد بود. در این موقع فهماندن علت و دلیل این مسئله به کودک کاری غیر ممکن است. بنابراین بهتر است آسایش و آرامش را در مقابل خشم و عصبانیت قرار داده و آنها را با هم تحت مقایسه قرار دهیم و با کودک به نرمی و آرامی صحبت کنیم و بالاخره پارچهای را با آب سرد خیس کرده و روی پیشانی و شقیقههای کودک بگذاریم. مطمئناً در این زمان و فریاد می کشد اما این عمل برای بهبودی حالت و وضعیتش بسیار خوب خواهد بود. در تمام موارد و در این بحرانها باید وضعیت به گونهای تغییر یابد که کودک نتواند هیچگونه مانعی را در مقابل خود بیابد تا به بهانه آن حالت تهاجمی و مبارزه جویی خویش را حفظ کرده و ادامه بدهد.
حفظ کردن خونسردی که البته همیشه کار آسانی نیست باعث فرو نشاندن ناراحتی و عصبانیت و حالت تهاجمی کودک میشود. کوچکترین نشانه رها کردن و اهمیت ندادن به آن مسئله و همچنین صحبتهای آرامش دهنده و مهربانی و محبتتان، به خاتمه یافتن این بحران کمک خواهد کرد. دعواها و مشاجرههای همگانی و عمومی که باعث آزار و ناراحتی والدین میشود ممکن است در مکانهایی مانند مغازه و خیابانها رخ بدهد. در این زمان والدین راه دیگری جز و تهدید فرزند خود نمییابند و در نتیجه به او میگویند:«به خانه که رسیدیم تو را تنبیه خواهیم کرد.» تهدید کردن یک کودک همیشه سخت و دشوار است. اما گاهی وضعیت و موقعیت پیش میآید که والدین را به روشهای دیگری برای انتخاب ندارند.
به طور کلی به هنگام تهدید کردن در برابر فریادها و مبارزه جویی و حالت تهاجمی کودک این را به خاطر بیاورید که عصبانیت مانند یک بیماری مسری و واگیردار است. بدین معنی که ممکن است کودکان احساس ناراحتی و عصبانیت کنند. حتی اگر شما عصبانیت خود را در مقابلش ظاهر نکنید. در نتیجه او از شما تقلید کرده و حالت عصبانیت به خود میگیرد. گاهی شدت عصبانیت از این هم بیشتر میشود و آن در هنگامی است که کودکتان مطیع و حرفشنو نباشد. بنابراین شما در این مورد به او تذکر خواهید داد، اما او گستاخ و پررو میشود، سپس شما او را سرزنش خواهید کرد و بعد او ناراحت و عصبانی شده و شما نیز به نوبه خود خشمگین و عصبانی خواهید شد و در آخر او جیغ و فریاد میکشد و بالاخره شما نیز متقابلاً بر سرش فریاد خواهید کشید.
همیشه سعی کنید چنین درگیری و گرفتاری را برای خود به وجود نیاورید. شاید این سوال پیش آید که آیا باید کودک را رها کرد و آزاد گذاشت و از سرزنش و تنبیه کردن او خودداری کرد؟ باید بگویم که این طور نیست اما بهتر است کودک را خیلی کم سرزنش کنید.
سکوت یک حالت و خاصیت آرامش دهندهای دارد. اگر به کودک عصبانی جواب داده نشود در این صورت به مدت طولانی جیغ و فریاد نخواهد کشید. رها کردن کودک در اتاق خلوت هم همین حالت را به وجود خواهد آورد و بدین صورت که به او گفته شود:«اگر باز هم میخواهی فریاد بکشی به اتاقت برو»
اگر کودک همیشه شروع به عصبانیت و مبارزه جویی میکند و نیز اگر این حالت تهاجمی و عصبانیت به جای کاهش یافتن با بالا رفتن سن کودک افزایش یابد، در این صورت از خود باید بپرسید علت آن چیست؟ آیا کودک به اندازه کافی میخوابد؟ آیا مدرسهاش برایش خسته کننده نیست؟ آیا میخواهد به علت اینکه شما وقت خود را به اندازه کافی صرف نمیکنید نظر شما را به خود جلب کند؟ در مقابل سخت گیریهای زیاد و توقعاتتان عکسالعمل نشان میدهد؟ آیا او به خواهر و یا برادرش حسادت میورزد؟ آیا شما بیش از حد حامی او و نگران و مضطرب نیستید؟
در این موقعیت مشورت کردن با شخص ثالث مانند پزشکی متخصص اطفال و یا روان پزشک به شما توصیه میشود.
منبع: کتاب آموزش صحیح تربیت کودک
مولف: محمد رضا پور احمدی لاله